رسانههاي همگاني در انتقال آموزههاي زندگي جمعي به مخاطبان، مورد تصديق نظريهپردازان علوم اجتماعي قرار دارد.
اولین دلیل مهم برای رسانهها و رابطهاش با فرهنگ در جامعه ایران گسترش روزافزون، تعیین کننده و قاطع رسانه و فرهنگ برای جامعه ایران مثل تمام جوامع دیگر امروز جهان از مهمترین بحثهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است.
یکی از عوامل اصلی ساختار اجتماعی که ما در آن زندگی میکنیم رسانهها هستند، یعنی رسانه فقط یک ابزار در زندگی امروز ما نیست؛ آنگونه که مثلا روزگاری بیل یا کلنگ در زندگی کشاورزی نقش تکنولوژی داشت یا آنگونه که ممکن است ما تصور کنیم قاشق یا چنگال به عنوان بخشی از تکنولوژیهای کاربردی نقشی در فرهنگ غذایی ما دارند.
نقش رسانهها در زندگی مردم است. رسانهها از ارکان دنیای مدرن هستند که ابتدا از قرن 19 با پیدایش روزنامهها و مطبوعات، سپس با توسعه رادیو و بعد از آن تلویزیون و در دهههای اخیر با گسترش اینترنت و تلویزیونهای ماهوارهای مطرح شدند. البته همزمان در این دوره شاهد گسترش رسانههای سنتی یعنی همگانیتر و تاثیرگذارترشدن رسانههای سنتی مانند صنعت چاپ کتاب و مجلات بودهایم.
به بیان دیگر اگر ما فرهنگ را نظام معنایی، عواطف، احساسات، باورها، اعتقادات و همچنین الگوهای عمل در زندگی روزمره و شیوههای زندگی خود بدانیم در دوران مدرن به تدریج تمام این امور تحت تاثیر گسترش رسانهها قرار گرفته است.
اشکال برخی رسانه های ما این است که منافع ملی را بعضی اوقات فراموش می کنند اما منافع اشخاص و کسانی که به نوعی با آنها همکاری دارند هیچ وقت از یادشان نمی رود در حالی که این نوع نگاه به رسانه ها آسیب جدی وارد می کند.
مصرف فرهنگی را به آنچه مردم در اوقات فراغتشان انتخاب میكنند، نسبت میدهند. مانند مطالعه كتاب، گوش كردن به موسیقی و تماشای فیلم و نظایر آن. مصرف فرهنگی سبك زندگی خاص ما را شكل میدهد، نیازها و تمایلات ما را سامان میدهد، مواد لازم برای تولید تخیلات و رویاهایمان فراهم میكند، نشاندهنده هویت ما و تفاوتها و تمایزات اجتماعی ما و دیگران است.
یكی از شاخصهای توسعه در هر جامعه میزان توسعه مصرف فرهنگی مكتوب شامل مطالعه كتاب، روزنامهها و مجله و نظایر آن است. رسانههای مكتوب، مخاطبان را پرسشگر، تعقلی و خردگرا بار میآورد اما رسانههای شفاهی افراد را پذیرا و احساسی بار میآورد. ظهور و توسعه سریع رسانههای شفاهی در میان مردم نیز عاملی مزاحم برای شكلگیری فرهنگ مكتوب شد و گوی سبقت را از رسانهها ربود. اكنون در جامعه اطلاعاتی كه اینترنت و رسانههای اجتماعی ستون فقرات آن را تشكیل میدهند، به دلیل نهادینه نشدن فرهنگ مكتوب و علاقه و میل اندك مردم به خواندن یا نوشتن و تولید پیام و ضعف سواد رسانهای مخاطبان و كاربران، بیشتر به عرصهای برای فعالیتهای «سرگرمیمحور» كاربران تبدیل شده است در حالی كه گمان میرفت رسانههای حاصل از همگرایی فناوریهای نوین عرصه برای توسعه فكری و اطلاعرسانی و اطلاعیابی نسل جدید تبدیل شود.
+ نوشته شده در جمعه هفدهم آذر ۱۳۹۶ساعت 15:13  توسط فائق(زهراحق بین) |
نور حق...برچسب : نویسنده : fayegheh42o بازدید : 207