روح انسانى چون از عالم ملكوت است و از احديت وجود متنزل گرديده است، استعداد او از براى تلوّن به لون حق و صبغة اللّه، تامّتر و قابليت او از براى قبول تجليّات حق از هر موجودى كاملتر است، به واسطه قبول خلافت الهيّه و وجود حقّانى حاصل از تصفيه درون و تسويّه وجود خويش كه ساماندهى و مديريت بر قواى ادراكى و تحريكى است و تنوّر به نور حق و قرب و اتحاد با حق مطلق از نوع اتحاد فىء با شىء و رقيقت با حقيقت به حكم «عبدى اطعنى حتى اجعلك مثلى «او مثلى» اقول لكل شىء كن فيكون، تقول لكل شىء كن فيكون» مربى حقايق و مشكاة ظهور حق و افعال حق مطلق مىگردد.
نور حق...برچسب : نویسنده : fayegheh42o بازدید : 74